فی ژوو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

فی ژوو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

تحقیق درباره تاریخ خراسان شمالی

اختصاصی از فی ژوو تحقیق درباره تاریخ خراسان شمالی دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

تحقیق درباره تاریخ خراسان شمالی


تحقیق درباره تاریخ خراسان شمالی

فرمت فایل word (لینک دانلود پایین صفحه) تعداد صفحات: 27 صفحه

قسمتی از متن:
نام بجنورد در کتاب‌های قدیمی « بوزنجورد» آمده است. بوزنجورد معرب کلمه بیژن‌گرد است؛ ولی به مرور با اندک تحریفی به صورت « بجنورد » تلفظ می‌شود. « گرد » به معنای شهر و آبادی است و بجنورد به معنی «شهر بیژن» است. در شمال‌غربی بجنورد کنونی تپه‌ای قدیمی وجود دارد که آثار بسیار کهنی از شهر تاریخی بیژن‌گرد را در خود جای داده است و به « بیژن‌یورت» معروف است. گفته می‌شود که بجنورد قدیمی در محل همان تپه قرار داشته است که اکنون « ساربان محله » نامیده می‌شود. اقوام خراسانی قدیم، کرد و ترک ترکیب جمعیتی این شهرستان را تشکیل می‌دهند. این شهر یکی از مراکز کشاورزی و دامداری استان خراسان به شمار می‌آید


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق درباره تاریخ خراسان شمالی

دانلود مقاله کامل درباره تجارت آزاد آمریکای شمالی اقتصاد جهانی و جهان سوم

اختصاصی از فی ژوو دانلود مقاله کامل درباره تجارت آزاد آمریکای شمالی اقتصاد جهانی و جهان سوم دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

دانلود مقاله کامل درباره تجارت آزاد آمریکای شمالی اقتصاد جهانی و جهان سوم


دانلود مقاله کامل درباره تجارت آزاد آمریکای شمالی اقتصاد جهانی و جهان سوم

 

 

 

 

 

 

لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*

فرمت فایل: Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)

تعداد صفحه :64

 

بخشی از متن مقاله

جهان سوم و دوران جدید

چنین به نظر می رسد که جهان سوم در دورة حاضر به یکی از نقاط عطف تاریخی خود رسیده است. در این دوره شرایط نوینی هم از حیث سیاسی و هم از جهت اقتصادی،‌ هم در داخل این کشورها و هم در سطح بین المللی در حال شکل گرفت است و بیشتر کشورهای جهان سوم نیز خود را بیش از پیش ناچار از تطبیق دادن با این شرایط جدید دیده اند.

پایان نظم دو قطبی در دوران جنگ سرد، هم به عمر یکی از دو الگوی رشد خاتمه داده و هم به پاره ای منافع جنبی که چنین نظمی، مستقیم یا غیر مستقیم، عاید بخش قابل توجهی از ممالک جهان سوم می کرد، پایان بخشیده است. تحت همین شرایط دوره اعطای «امتیازات تجاری» یا تخیصیص منابع تحت عنوان «کمکهای توسعه» با انگیزه های سیاسی و استراتژیک نیز در حال به سر رسیدن است.

جهان سوم، در پی تحولات تاریخی اواخر دهه 1980 و اوائل دهه 1990 ، اهمیت پیشین خود را در روابط بین المللی از دست داده و حتی بخشی از آن در معرض خطر رانده شدن به حاشیه و از دست دادن هر گونه نقشی در نظام بین المللی قرار گرفته است. لذا واقعیات موجود چنین می نماید که تنها آن دسته از کشورهای در حال توسعه به عنوان وزنه ای در نظام بین المللی آینده به حساب خواهند آمد که بتوانند از یک موقعیت اقتصادی قابل توجه برخوردار شوند.

به موازات فروپاشی نظام دوقطبی، اوج گیری و افزایش سرعت روند جهانی شدن اقتصاد نیز عامل مؤثر دیگری در شکل گیری ذهنیت های جدید در کشورهای جهان سوم بوده است. این روند که با امواجی از تکنولوژی های پیچیده، وسائل مدرن ارتباطی و تولیدات متنوع با کیفیت بالا همراه است،‌بیش از پیش در حال فائق آمدن بر مقاومت متنوع با کیفیت کشورهای در حال توسعه ای است که تا کنون نسبت به پیوستن به جریان اصلی اقتصاد جهانی اکراه داشته اند.

تضعیف این مقاومت به ویژه در زمانی امکان پذیر شده است که راه و روشهای دیگری از جمله « راه رشد غیر سرمایه داری»، «استراتژی جایگزینی واردات» و امثال آن در عمل راه به جایی نبرده است. عدم موفقیت آن دسته از کشورهای جهان سوم که به این راهها رفتند، در برابر جوامعی که به تجارت خارجی آزاد» و «استراتژی توسعه صادرات» روی آوردند، تقریباً توجه همگان در سراسر جهان سوم را به خود جلب کرده است.

از طرفی ، دگرگونی های ریشه ای در سیاست و اقتصاد بین المللی و در رأس همه،‌شکست اقتصادهای متمرکز در بلوک شرق در واقع روندی را که از قبل شروع شده بود به اوج خود رساند. این امر هم الگو و هم حمایت های سیاسی، نظامی و اقتصادی از ناحیه این الگو را یکباره از صحنه ناپدید ساخت و در نتیجه تردیدی بسیاری از کشورهای در حال توسعه حتی آنها را که طی دهه ها بینش ها و روشهای متفاوتی را صمیمانه و مجدانه پیگیری کرده بودند (مثل چین،‌هند ، سوریه و ... ) برطرف ساخت.

کاهش بیش از پیش اهمیت مواد خام و محصولات کشاورزی نیز که اغلب کشورهای در حال توسعه تاکنون برای کسب ارز خارجی به صادرات آنها وابسته بوده اند،‌عامل مهم دیگری درالزام جهان سوم به جستجوی راههای نو بوده است. نزول قابل ملاحظه بهای این مواد طی یکی دو دهه گذشته بیش از پیش ثابت کرده است که کشورهای در حال توسعه نه تنها دیگر نمی توانند با تکیه بر آنها (حتی مهمترین آنها یعنی نفت) وزنه ای در اقتصاد جهانی به شمار آیند، بلکه با توجه به رشد تکنولوژی و پیدایش مواد جایگزینی و علل دیگر هر روز درآمد حاصل از صادرات این اقلام کمتر و کمتر می شود.

مطابق گزارش بانک جهانی اگر چه کشورهای در حال توسعه از 1980 تا 1990 معادل 45% بر حجم صادرات خود افزوده اند، اما کاهش شدید بهای اقلام صادراتی آنها عملا مانع از افزایش درآمد این کشورها شده است. براساس این گزارش طی این مدت بهای قهوه 70% بهای شکر 60% پنبه و کائوچو 50% و متوسط بهای واقعی محصولات کشاورزی 39% کاهش یافته است. در این گزارش همچنین پیش بینی شده است که تنها محتمل است که در اواخر دهه 90 بهای این اقلام به کندی رو به رشد نهد. در همین مورد در خورد یادآوری است که بهای واقعی نفت نیز از سال 1980 تا کنون بیش از 75% کاهش داشته است1.

در چنین شرایطی گرایش کشورهای جهان سوم به اقتصاد آزاد در داخل،‌ و تجارت آزاد در خارج، با هدف نهایی پیوستن به جرگة صادرکنندگان کالاهای صنعتی متنوع و فرار از دور باطل اقتصاد تک محصولی از ویژگیهای چرخشی است که اکثریت قریب به اتفاق این کشورها در حال انجام آن هستند. در همین حال، تلاش آنها برای جلب سرمایه های خارجی، اجرای پروژه های مشترک با شرکت های چندملیتی و استفاده از اعتبارات بین المللی و بذل هر کوششی در راه احتراز شرایط لازم برای این منظور از پیامدهای نمایان چنین چرخشی است.

این تحولات به نوبة خود باعث شده است که سازمانها و تشکیلاتی چون گات،‌صندوق بین المللی پول و بانک جهانی که در چندین دهه اخیر تلاشی کند را به منظور اشاعه راه و رسم های اقتصادی مورد نظر خود در سراسر جهان صورت می دادند، ناگاه با اقبالی تازه مواجه شوند و گوشهای شنواتری در غالب کشورهای جهان سوم بیابند (گفتنی است که همه عوامل فوق الذکر از جمله عواملی است که شکل گیری یک نظم اقتصادی در سطح جهانی را اجتناب ناپذیر ساخته و عملاً در دستور کار قرار داده است).

 

 

جهان سوم و تجارت آزاد

در چنین شرایطی امضای یک موافقتنامة تجاری از نوع نفتا،‌ خصوصاً با توجه به اثرات مستقیم و غیر مستقیمی که بر کشورهای جهان سوم و آینده تلاشهای جدید آنها خواهد داشت، نمی تواند مورد توجه این کشورها قرار نگرفته باشد. نفتا نه تنها از جهت اهمیت بسیار زیادی که بر تجارت بین المللی دارد، بلکه به خاطر اینکه یکی از کشورهای در حال توسعه را به بزرگترین قدرت اقتصادی دنیا مرتبط ساخته و بسیاری از دیگر کشورهای مشابه در منطقه را نیز در آستانة چنین ارتباطی قرار داده مورد توجه بسیار واقع شده است.

اثرات نفتا تنها به تجارت محدود نخواهد ماند و می تواند تمامی جنبه های حیات اقتصادی و اجتماعی مکزیک را تحت تأثیر قرار دهد،‌خاصه آنکه حجم اقتصاد مکزیک نصف اقتصاد کانادا و تنها حدود 4% اقتصاد آمریکا است. لذا اجرای چنین موافقتنامه ای خصوصاً برای یک کشور جهان سومی با توجه به کوچک بودن نسبی اقتصادش می تواند از اهمیت بسیار بیشتری برخوردار باشد. از این رو طبیعی است که تجربة مکزیک در این زمینه با علاقه از سوی دیگر ممالک جهان سوم پیگیری شود.

در نتیجه انعقاد موافقتنامه نفتا، مکزیک که از نظر سیاسی در بخش اعظم قرن جاری سیاستی ملی گرایانه و برخوردی منفی با آمریکا داشته و از نظر اقتصادی مشی درون گرا و حمایتی را دنبال می کرده اکنون پذیرفته است که تدریجاً مرزهای خود را بطور کامل به روی سرمایه ها و کالاهای آمریکا و کانادا بگشاید. دیگر کشورهای در حال توسعه در آن منطقه نیز از این ابتکار استقبال کرده و به تلاش در جهت احراز شرایط لازم برای الحاق به آن پرداخته اند، تلاشی که به نوبة خود باید به اقدامات آنها طی سالیان اخیر در راستای اصلاحات اقتصادی و نیز تحقق آنچه که آمریکا از آن به «دموکراسی » تعبیر می کند، منتهی شود.

نفتا به این ترتیب حامل پیام و الگویی برای کشورهای جهان سوم است. پیامی که این کشورها را به اتخاذ سیاست های مبتنی بر اقتصاد و تجارت آزاد تشویق می کند. توفیق مکزیک در چنین راهی، خاصه اگر با منافع آشکاری نیز برای آمریکا همراه باشد، میتواند باعث اشاعة تجارت آزاد در آمریکای لاتین شود و کشورهای در حال توسعه در منطقه را در مسیر جدیدی قرار دهد.

نتیجه چنین روندهایی می تواند ادغام بخشی از کشورهای جهان سوم در اقتصادهای منطقه ای به عنوان نخستین گام در جهت پیوستن به بازار واحد جهانی باشد؛ در حالیکه برای بخشی دیگر همچنان این خطر وجود خواهد داشت که به حال خود رها و بیش از پیش به حاشیه رانده شوند.

با توجه به انگیزه های موجود در دو منطقة اقتصادی دیگر یعنی اروپا و خاور دور، این زمینه وجود دارد که تجربه نفتا خصوصاً در صورت توفیق ، در آن مناطق نیز تکرار شود. نفتا می تواند مشوق مناطق مذکور به تجربه مشابهی باشد، خاصه آنکه قدرتهای اقتصادی در این مناطق نیز می توانند کم و بیش انگیزه هایی مشابه با انگیزه های آمریکا و کانادا برای همکاریهای تجاری با آن دسته از کشورهای جهان سوم که مجاور مرزهایشان قرار گرفته اند، داشته باشند.

کشورهای صنعتی شمال بطور کلی نگران هستند که مشکل افزایش بسیار سریع جمعیت در مناطق جنوب از یک سو،‌و فقدان رشد اقتصادی متناسب در این مناطق از سوی دیگر، در نهایت مشکلاتی اساسی برای مناطق ثروتمند و صنعتی شمال به وجود آورد.

مطابق برآورد سازمان ملل تا سال 2010 حدود 4/1 میلیارد نفر بر جمعیت کره زمین افزوده خواهد شد که تقریباً تمامی آن در محدوده جهان سوم صورت خواهد گرفت2. این در حالی است که رشد اقتصادی غالباً منفی در مناطق جنوب (در دهه 1980) هیچگونه تناسبی با چنین رشدی در بیش از پیش فشار برای مهاجرت از جنوب به شمال و از کشورهای کمونیست سابق به اروپای غربی نشان داده است. در این سالها حتی کشورهایی که به طور سنتی مهاجر فرست نبوده اند،‌ خود را ناچار از تحمل یا حتی تشویق بخشی از جمعیت بومی خود به مهاجرت به خارج به منظور کاهش فشار جمعیت و بعضاً کسب درآمد دیده اند. نتیجه آنکه مطابق برآورد صندوق جمعیت سازمان ملل تنها در اروپای غربی و آمریکای شمالی در حدود 30 میلیون نفر مهاجر و پناهنده زندگی می کنند3.

از طرفی تردیدی نیست که ادامة رشد جمعیت همراه با تداوم رکود و حتی وخامت اوضاع اقتصادی در مناطق جنوب بیش از پیش منابع طبیعی و محیط زیست در این مناطق را تحت فشار قرار خواهد داد. همچنین باتوجه به افزایش وابستگی متقابل بین همه جوامع و مناطق جهان، آلودگی محیط زیست و نابودی منابع در جنوب به نوبة خود بر مخاطرات زیست محیطی برای تمامی کرة زمین از جمله شمال خواهد افزود. بعلاوه افزایش جمعیت،‌فقر ، گرسنگی و آلودگی محیط زیست خود میتواند زمینه ساز جنگها و تداوم بی ثباتی ها در جنوب بوده و اثراتی نیز بر شمال داشته باشند.

پل کندی و مورخ مشهور آمریکایی در کتابی تحت عنوان «تدارک برای قرن بیست و یکم» آینده ای منفی برای بیشریت پیش بینی کرده است. کندی در این کتاب بین جابجایی های جمعیت در قرن گذشته و نیمة‌ نخست قرن حاضر و مهاجرت جمعیت در دوران کنونی تمایزاتی قائل شده است. اول آنکه مهاجرت در گذشته به مناطقی صورت می گرفت که بکر و خالی از جمعیت بود،‌حال آنکه در عصر حاضر مهاجرت به مناطقی است که نظمی مستقر و جا افتاده دارد. بعلاوه سکنه بومی مناطق مهاجرپیر رو به پیری دارند و به عکس جمعیت مهاجر عمدتاً جوان است. تداوم چنین مهاجرتی می تواند تهدیدی برای ثبات جوامع مهاجرپذیر به شمار آید و تدریجاً عکس العمل هایی دفاعی را در آنها سبب شود که به نوبة خود تهدید کنندة نظم سیاسی و اجتماعی در این جوامع خواهد بود. شاید نتوان رشد حرکتهای مشابه فاشیستی در غالب جوامع صنعتی طی سالهای اخیر را کاملاً بی ارتباط با این روندها دانست.

نکتة مهم دیگری که پل کندی بر آن تأکید دارد تمرکز رشد اقتصادی و نوآوریهای تکنولوژیک در شمال و رشد جمعیت در جنوب است. این امر خود باعث گرفتاری جنوب در خسرانی مضاعف و تداوم ناتوانی اش در خروج از بن بست توسعه نیافتگی شده است. ادامة چنین روندی نه تنها باعث استمرار و رشد مهاجرت می شود بلکه خسارتهای دیگری نیز از جمله ناتوانی فزایندة‌جهان سوم به خرید تولیدات کشورهای صنعتی را در پی خواهد داشت. به اعتقاد کندی،‌اجتناب از مخاطرات عظیم ناشی از چنین تحولاتی، تنها در صورت پیشه کردن برخوردی دوراندیشانه و روشن بینانه از سوی کشورهای صنعتی میسر خواهد بود4.

در چنین شرایطی انعقاد موافقتنامه هایی از نوع نفتا با آن دسته از کشورهای در حال توسعه که در مجاورت جوامع صنعتی واقع شده اند، میتواند در عین حال به عنوان راه حلی برای تثبیت اوضاع در این کشورها مفید واقع شود. به عنوان مثال اکنون این آگاهی در جوامع صنعتی بوجود آمده است که تشدید مقرارت صدور ویزا، سخت گیری در پذیرش مهاجر و پناهنده، تقویت کنترل های پلیسی در مرزها، تشدید مجازات ها برای استخدام کنندگان مهاجرین غیر قانونی و ... تنها اثرات محدودی در کنترل مهاجرت خواهد داشت. حال آنکه حل اساسی و قطعی این مشکل تنها در صورتی ممکن خواهد بود که رشد اقتصادی و در نتیجه اشتغال کافی در کشورهای مهاجر فرست بوجود آید و موافقتنامه هایی از نوع نفتا می تواند در جهت تقویت رشد اقتصادی عمل کند.

این نوع موافقتنامه ها در عین حال کشورهای جهان سوم را متعهد به وضع و اجرای سلسله مقرراتی جدی برای حفظ محیط زیست خواهد کرد و در صورت توفیق در تعدیل مشکلات اقتصادی میتواند از طریق بالا بردن سطح آگاهی عمومی به حل مشکل افزایش جمعیت نیز کمک کند5. (البته باید همواره در نظر داشتکه افزایش سطح زندگی در کشورهای در حال توسعه به قصد صدور بیشتر کالا استفاده از امکانات این کشورها مانند کارگر ارزان و بطور کلی بهره گیری از منافع تجارت آزاد در سطح جهانی همچنان در صدر اولویت های اصلی دولت ها و کمپانی ها در ممالک شمال است.

در این زمینه، علاوه بر الحاق مکزیک به تجارت آزاد آمریکای شمالی و تعهد آمریکا به تعمیم آن به آمریکای لاتین میتوان از عضویت اندونزی، برونئی، سنگاپور، فیلیپین ، تایلند ، تایوان ، چین و ... در مجمع همکاریهای اقتصادی آسیا و اقیانوسیه APEC و شرکت سران این کشورها در اجلاس سیاتل (نوامبر 1993) یاد کرد. در جامعة اقتصادی اروپا نیز با وجود اکراه برخی از اعضاء، تمایلات فزاینده ای نسبت به همکاری بیشتر و اعطای پاره ای امتیازات به کشورهای اروپای شرقی و نیز کشورهای واقع در حاشیة جنوبی دریای مدیترانه مشاهده میشود. در عین حال این خطر نیز وجود دارد که آن دسته از کشورهای جهان سوم که تأثیر مستقیمی بر شرایط زندگی در کشورهای صنعتی ندارند، یعنی نه خطری را متوجه آنها کرده و نه میتوانند نفعی برای آنها در بر داشته باشند بیش از پیش به حاشیه رانده شده و فراموش شوند.

اثر غیر مستقیم دیگری که نفتا می تواند بر سرنوشت جهان سوم داشته باشد نقش انکارناپذیری است که تصویب و اجرای آن در تضعیف گرایشهای حمایتی نیرومند در کشورهای صنعتی داشته و خواهد داشت. این گرایش ها در راستای این اعتقاد است که تجارت آزاد باجهان سوم و حذف تعرفه ها و موانع غیر تعرفه ای در برابر تولیدات و محصولات کشورهای در حال توسعه باعث تشدید مشکلات اقتصادی در کشورهای صنعتی شده و در مجموع به کاهش سطح زندگی در این ممالک خواهد انجامید.

استدلال آنها این است که تجارت آزاد با جهان برای کشورهای صنعتی تجارتی است که از نظر اجتماعی غیرمنصفانه است. چرا که در غیاب شبکه های تأمین اجتماعی شامل انواع بیمه ها ،‌پائین بودن دستمزدها ، پائین بودن استانداردهای کار، فقدان ضوابط زیست محیطی و ... تولیدات با هزینه کمتری در جهان سوم انجام میشود. ورود آزاد چنین محصولاتی به کشورهای غربی،‌صنایع و کشاورزی در این کشورها را سخت تحت فشار قرار می دهد و حفظ قابلیت رقابت آنها عملا تنها در صورت کاهش دستمزدها و تعدیل شبکه های تأمین اجتماعی و مقررات مربوط به محیط زیست میسر خواهد بود.

غلبه این گرایشها می توانست و هنوز میتواند خطری جدی برای کشورهای جهان سوم باشد،‌ چرا که رشد اقتصادی این کشورها تا حد بسیار زیادی به توانایی آنها در فروش تولیداتشان به ممالک صنعتی وابسته است.

به عبارت دیگر، تنها این ممالک (خصوصاً اروپای غربی و آمریکا) هستند که از قدرت خرید بسیار بالایی برخوردارند و می توانند خریدار عمدة تولیدات جهان سوم باشند. در صورت محدود شدن این بازارها تمامی کشورهای در حال توسعه چه آنها که به مدارجی از توسعه دست یافته اند (مثل کره جنوبی و سنگاپور) و چه آنها که تازه گام در راه نهاده‌اند (مثل چین و اندونزی ) با مشکلاتی جدی مواجه خواهند شد.


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله کامل درباره تجارت آزاد آمریکای شمالی اقتصاد جهانی و جهان سوم

دانلود تحقیق تجارت آزاد آمریکای شمالی اقتصاد جهانی و جهان سوم

اختصاصی از فی ژوو دانلود تحقیق تجارت آزاد آمریکای شمالی اقتصاد جهانی و جهان سوم دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

دانلود تحقیق تجارت آزاد آمریکای شمالی اقتصاد جهانی و جهان سوم


دانلود تحقیق تجارت آزاد آمریکای شمالی اقتصاد جهانی و جهان سوم

تجارت آزاد آمریکای شمالی،
اقتصاد جهانی و جهان سوم

اثرات غیر مستقیم «نفتا» بر جهان سوم


جهان سوم و دوران جدید
چنین به نظر می رسد که جهان سوم در دورة حاضر به یکی از نقاط عطف تاریخی خود رسیده است. در این دوره شرایط نوینی هم از حیث سیاسی و هم از جهت اقتصادی،‌ هم در داخل این کشورها و هم در سطح بین المللی در حال شکل گرفت است و بیشتر کشورهای جهان سوم نیز خود را بیش از پیش ناچار از تطبیق دادن با این شرایط جدید دیده اند.
پایان نظم دو قطبی در دوران جنگ سرد، هم به عمر یکی از دو الگوی رشد خاتمه داده و هم به پاره ای منافع جنبی که چنین نظمی، مستقیم یا غیر مستقیم، عاید بخش قابل توجهی از ممالک جهان سوم می کرد، پایان بخشیده است. تحت همین شرایط دوره اعطای «امتیازات تجاری» یا تخیصیص منابع تحت عنوان «کمکهای توسعه» با انگیزه های سیاسی و استراتژیک نیز در حال به سر رسیدن است.
جهان سوم، در پی تحولات تاریخی اواخر دهه 1980 و اوائل دهه 1990 ، اهمیت پیشین خود را در روابط بین المللی از دست داده و حتی بخشی از آن در معرض خطر رانده شدن به حاشیه و از دست دادن هر گونه نقشی در نظام بین المللی قرار گرفته است. لذا واقعیات موجود چنین می نماید که تنها آن دسته از کشورهای در حال توسعه به عنوان وزنه ای در نظام بین المللی آینده به حساب خواهند آمد که بتوانند از یک موقعیت اقتصادی قابل توجه برخوردار شوند.
به موازات فروپاشی نظام دوقطبی، اوج گیری و افزایش سرعت روند جهانی شدن اقتصاد نیز عامل مؤثر دیگری در شکل گیری ذهنیت های جدید در کشورهای جهان سوم بوده است. این روند که با امواجی از تکنولوژی های پیچیده، وسائل مدرن ارتباطی و تولیدات متنوع با کیفیت بالا همراه است،‌بیش از پیش در حال فائق آمدن بر مقاومت متنوع با کیفیت کشورهای در حال توسعه ای است که تا کنون نسبت به پیوستن به جریان اصلی اقتصاد جهانی اکراه داشته اند.
تضعیف این مقاومت به ویژه در زمانی امکان پذیر شده است که راه و روشهای دیگری از جمله « راه رشد غیر سرمایه داری»، «استراتژی جایگزینی واردات» و امثال آن در عمل راه به جایی نبرده است. عدم موفقیت آن دسته از کشورهای جهان سوم که به این راهها رفتند، در برابر جوامعی که به تجارت خارجی آزاد» و «استراتژی توسعه صادرات» روی آوردند، تقریباً توجه همگان در سراسر جهان سوم را به خود جلب کرده است.
از طرفی ، دگرگونی های ریشه ای در سیاست و اقتصاد بین المللی و در رأس همه،‌شکست اقتصادهای متمرکز در بلوک شرق در واقع روندی را که از قبل شروع شده بود به اوج خود رساند. این امر هم الگو و هم حمایت های سیاسی، نظامی و اقتصادی از ناحیه این الگو را یکباره از صحنه ناپدید ساخت و در نتیجه تردیدی بسیاری از کشورهای در حال توسعه حتی آنها را که طی دهه ها بینش ها و روشهای متفاوتی را صمیمانه و مجدانه پیگیری کرده بودند (مثل چین،‌هند ، سوریه و ... ) برطرف ساخت.
کاهش بیش از پیش اهمیت مواد خام و محصولات کشاورزی نیز که اغلب کشورهای در حال توسعه تاکنون برای کسب ارز خارجی به صادرات آنها وابسته بوده اند،‌عامل مهم دیگری درالزام جهان سوم به جستجوی راههای نو بوده است. نزول قابل ملاحظه بهای این مواد طی یکی دو دهه گذشته بیش از پیش ثابت کرده است که کشورهای در حال توسعه نه تنها دیگر نمی توانند با تکیه بر آنها (حتی مهمترین آنها یعنی نفت) وزنه ای در اقتصاد جهانی به شمار آیند، بلکه با توجه به رشد تکنولوژی و پیدایش مواد جایگزینی و علل دیگر هر روز درآمد حاصل از صادرات این اقلام کمتر و کمتر می شود.
مطابق گزارش بانک جهانی اگر چه کشورهای در حال توسعه از 1980 تا 1990 معادل 45% بر حجم صادرات خود افزوده اند، اما کاهش شدید بهای اقلام صادراتی آنها عملا مانع از افزایش درآمد این کشورها شده است. براساس این گزارش طی این مدت بهای قهوه 70% بهای شکر 60% پنبه و کائوچو 50% و متوسط بهای واقعی محصولات کشاورزی 39% کاهش یافته است. در این گزارش همچنین پیش بینی شده است که تنها محتمل است که در اواخر دهه 90 بهای این اقلام به کندی رو به رشد نهد. در همین مورد در خورد یادآوری است که بهای واقعی نفت نیز از سال 1980 تا کنون بیش از 75% کاهش داشته است1.
در چنین شرایطی گرایش کشورهای جهان سوم به اقتصاد آزاد در داخل،‌ و تجارت آزاد در خارج، با هدف نهایی پیوستن به جرگة صادرکنندگان کالاهای صنعتی متنوع و فرار از دور باطل اقتصاد تک محصولی از ویژگیهای چرخشی است که اکثریت قریب به اتفاق این کشورها در حال انجام آن هستند. در همین حال، تلاش آنها برای جلب سرمایه های خارجی، اجرای پروژه های مشترک با شرکت های چندملیتی و استفاده از اعتبارات بین المللی و بذل هر کوششی در راه احتراز شرایط لازم برای این منظور از پیامدهای نمایان چنین چرخشی است.
این تحولات به نوبة خود باعث شده است که سازمانها و تشکیلاتی چون گات،‌صندوق بین المللی پول و بانک جهانی که در چندین دهه اخیر تلاشی کند را به منظور اشاعه راه و رسم های اقتصادی مورد نظر خود در سراسر جهان صورت می دادند، ناگاه با اقبالی تازه مواجه شوند و گوشهای شنواتری در غالب کشورهای جهان سوم بیابند (گفتنی است که همه عوامل فوق الذکر از جمله عواملی است که شکل گیری یک نظم اقتصادی در سطح جهانی را اجتناب ناپذیر ساخته و عملاً در دستور کار قرار داده است).


جهان سوم و تجارت آزاد
در چنین شرایطی امضای یک موافقتنامة تجاری از نوع نفتا،‌ خصوصاً با توجه به اثرات مستقیم و غیر مستقیمی که بر کشورهای جهان سوم و آینده تلاشهای جدید آنها خواهد داشت، نمی تواند مورد توجه این کشورها قرار نگرفته باشد. نفتا نه تنها از جهت اهمیت بسیار زیادی که بر تجارت بین المللی دارد، بلکه به خاطر اینکه یکی از کشورهای در حال توسعه را به بزرگترین قدرت اقتصادی دنیا مرتبط ساخته و بسیاری از دیگر کشورهای مشابه در منطقه را نیز در آستانة چنین ارتباطی قرار داده مورد توجه بسیار واقع شده است.
اثرات نفتا تنها به تجارت محدود نخواهد ماند و می تواند تمامی جنبه های حیات اقتصادی و اجتماعی مکزیک را تحت تأثیر قرار دهد،‌خاصه آنکه حجم اقتصاد مکزیک نصف اقتصاد کانادا و تنها حدود 4% اقتصاد آمریکا است. لذا اجرای چنین موافقتنامه ای خصوصاً برای یک کشور جهان سومی با توجه به کوچک بودن نسبی اقتصادش می تواند از اهمیت بسیار بیشتری برخوردار باشد. از این رو طبیعی است که تجربة مکزیک در این زمینه با علاقه از سوی دیگر ممالک جهان سوم پیگیری شود.

 

 

شامل 64 صفحه Word


دانلود با لینک مستقیم


دانلود تحقیق تجارت آزاد آمریکای شمالی اقتصاد جهانی و جهان سوم

دانلود نقشه GIS کاربری اراضی استان خراسان شمالی

اختصاصی از فی ژوو دانلود نقشه GIS کاربری اراضی استان خراسان شمالی دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

دانلود نقشه GIS کاربری اراضی استان خراسان شمالی


دانلود نقشه GIS کاربری اراضی استان خراسان شمالی

در اینجا  شیپ فایل GIS کاربری اراضی استان خراسان شمالی برای دانلود قرار داده شده است. تصویر پیشنمایش مربوط به همین محصول می‌باشد.


دانلود با لینک مستقیم


دانلود نقشه GIS کاربری اراضی استان خراسان شمالی

دانلود مقاله آداب و رسوم محلی در استان خراسان شمالی

اختصاصی از فی ژوو دانلود مقاله آداب و رسوم محلی در استان خراسان شمالی دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

دانلود مقاله آداب و رسوم محلی در استان خراسان شمالی


دانلود مقاله آداب و رسوم محلی در استان خراسان شمالی

استان خراسان شمالی یکی از جدید ترین استان های ایران است که از تجزیه استان بزرگ خراسان (سابق) به وجود آمده است. این منطقه؛ شش شهرستان با نام های بجنورد جاجرم, اسفراین, فاروج, شیروان, مانه وسملقان را دربرمی گیرد. مرکزاین استان؛شهربجنورد است که در مرکز استان واقع شده است. کشاورزی این ناحیه از شرایط مساعدی برخوردار بوده و در برخی نقاط چون شهرستان اسفراین حالتی نیمه صنعتی دارد.
استان خراسان شمالی از جاذبه های طبیعی و تاریخی با ارزشی برخوردار است که بیش ترین آن هادر شهرستان اسفراین قرار گرفته و شامل قلعه های متعدد, امام زاده ها و شهرهای تاریخی می شود. شهرستان های شیروان و بجنورد نیز در برگیرنده جاذبه های متعددتاریخی و طبیعی هستند و این منطقه را ازارزش های جهانگردی خاص خود برخوردار نموده است خراسان شمالی را اگر "گنجینه فرهنگ ها" لقب دهیم؛ گزافه گویی نکرده ایم.وجود قومیت های گوناگون کرمانج، فارس(تات)، ترک، ترکمن، کرد و اقلیت های بلوچ، عرب، لر و ترک ها با همه ویژگی های فرهنگی خاص خود شان سبب شده لقب "گنجینه فرهنگ ها" برازنده این خطه با اهمیت از جمهوری اسلامی ایران باشد. جاذبه های فرهنگی استان خراسان شمالی امروزه به یکی از مهم ترین ابزارهای منطقه جهت جلب گردشگران مختلف ایرانی و خارجی تبدیل شده است. صنایع دستی استان خراسان شمالی که توسط قوم های گوناگون این خطه ساخته می شوند؛ هر یک از ویژگی ها ی منحصر به خود برخوردار است. موسیقی استان خراسان شمالی نیز مخلوطی از نواهای گوناگون همراه با اشعار زیبای محلی است که برای گردشگران شنیدنی و دیدنی است. لباس های محلی هر یک از اقوام یاد شده نیز از دیگر جاذبه های فرهنگی استان خراسان شمالی به شمار می آیند. قوم های ترکمن، کرد،بلوچ، لر و عرب هر یک دارای ویژگی های فرهنگی، صنایع دستی، لباس های سنتی و موسیقی خاص خود است و همین گوناگونی؛ خراسان شمالی را به گنجینه زیبای فرهنگ ها و جاذبه های فرهنگی تبدیل کرده است گردشگران فرهنگی استان خراسان شمالی با یک سفر به این منطقه با چندین قوم و خصیصه های فرهنگی اقوام مختلف آشنا خواهند شد.
غذا از مهم ترین عناصر دخیل در صنعت گردشگری است. جاذبه های غذایی به حدی است که می تواند علاوه بر رفع نیاز انسان به انرژی، انگیزه ای باشد برای عزیمت به نقطه ای دور جهت برخورداری از تجربه ای لذت بخش استان خراسان شمالی نیز از غذاهای خاص خود برخوردار است. در این استان علاوه بر تمام غذاهای ایرانی چون چلوکباب، قورمه سبزی و انواع کباب گوشت؛ غذاهای مخصوص و محلی استان تهیه می شوند.انواع آش های محلی، اماج کماج، عقیقه، انواع پلوهای محلی و انواع شیرینی های و دسرها در شهرهای مختلف استان خراسان شمالی تهیه می شوند. اماج کماج؛ غذایی است که اعتقادات مذهبی در آن دخالت عمیقی دارند. این غذا به نام ام البنین مادر گرامی حضرت ابولفضل (ع) درست می شود و مناسبت آن شفای بیمار، سلامتی مسافر، ادای قرض و... است. نحوه طبخ این غذا به این گونه است که خانمی که نذر دارد به اتفاق چند نفر از آشنایان در عصر روز دوشنبه ظرفی را در دست گرفته و درب خانه ها را می زند و هر کس مقداری آرد، حبوبات، روغن و.. به آن ها می دهد. سپس آن ها را روی سفره تمیزی در اتاق قرار می دهند و یک چراغ هم روشن می کنند ونمی گذارند کسی تا صبح وارد اتاق شود. صبح روز سه شنبه در هنگام طلوع آفتاب هفت شمع روشن می کنند و یک زن متدین وارد اتاق می شود، دو رکعت نماز به نیت حضرت عباس (ع) می خواند، سپس زنی که خود ادای نذر کرده با چند نفر دیگر وارد اتاق می شوند، بعد آرد ها را خمیر کرده و به صورت نان فطیر می پزند ومواد دیگری به آن اضافه می کنند که به آن کماج می گویند. مقداری از آرد را با روغن و کمی زعفران مخلوط می کنند و به صورت دانه های کوچک در می آورند که به آن اماج می گویند. هنگامی که اماج آماده شد، نخود و لوبیا و عدس و تره و برگ چغندر را در ظرفی پخته و اماج نیز به آن ها اضافه می کنند وآن را با شاخه نازک به هم می زنند هنگام ظهر سفره چیده می شود به طوری که فطیر کماج را تکه تکه کرده و با آجیل و کشمش مخلوط کرده و روی سفره می گذارند و شمع هم روشن می کنند و بعد از خواندن روضه، آش بین مهمان ها تقسیم می شود.
جاذبه های اجتماعی استان خراسان شمالی بخش مهمی از دیدنی های این منطقه را تشکیل می دهند. استان خراسان شمالی از نظر اجتماعی یک دست نبوده و محل زندگی اقوام گوناگون است. قومیت های مختلفی در استان خراسان شمالی زندگی می کنند که از جمله آن ها می توان: قوم های کرمانج، تات، ترک، ترکمن، کرد، اقلیت های بلوچ، عرب، لر و فارس های مهاجر را نام برد. وجود قومیت های گوناگون و فرهنگ های متنوع سبب به وجود آمدن تنوع بسیاری در جاذبه های اجتماعی این سرزمین شده به طوری که هر یک از اقوام یاد شده دارای آداب و رسوم، جشن ها، آیین های گوناگون و مراسم ها و غذاهای محلی خاص خود هستند. لباس های محلی و رنگارنگ اقوام مختلف، شیوه ییلاق و قشلاق عشایر استان خراسان شمالی و آداب و رسوم خاص آن ها همواره برای بازدیدکنندگان و گردشگران اجتماعی جذاب و دیدنی است. جشن ها و آیین های محلی که بر اساس آداب و رسوم هر یک از اقوام در این استان برگزار می شوند؛ از دیگر جاذبه های اجتماعی منطقه به شمار می آیند و در کنار غذاها و خوراکی های لذیذ این دیار؛ نقش مهم و قابل توجهی را در جلب رضایت گردشگران ایفا می کنند.
مردم استان خراسان شمالی دارای نژاد آریایی بوده و اقوام مختلفی که در این استان زندگی می کنند همگی ریشه آریایی داشته و نژاد واحدی دارند. کردها، ترک ها، لرها، عرب ها و بلوچ ها هریک در حفظ آداب و رسوم خود کوشا بوده و آداب و رسوم خاص خود را رعایت می کنند در استان خراسان شمالی خانواده از پدر و مادر و فرزندان تشکیل شده است و در بعضی از خانواده ها پدر و مادر بزرگ نیز همراه بچه ها و نوه های خود زندگی می کنند. ساختار خانواده ها بر پدرسالاری استوار است و تصمیم نهایی را پدر یا پسر بزرگ خانواده می گیرد. در ایلات و طوایف استان خراسان شمالی زنان دارای نقش موثر و مفیدی هستند.
در این استان مراسم سوگواری که به سوگواری های عمومی و خصوصی تقسیم می شوند از آداب و رسوم خاص خود برخوردارند. سوگواری های عمومی از دهه اول ماه محرم آغاز شده و تا آخر ماه صفر با آیین های مخصوص ادامه دارند. مراسم های سوگواری های خصوصی نیز از سه روز تا چهل روز متغیر بوده و بنا بر فرهنگ قومیتی از آداب مختلفی برخوردار است. در تاریخ فرهنگ و تمدن ایرانی، جشن‌ها و روزهای عید، ریشه در تاریخ افسانه‌ای ایران باستان یعنی سلسله پیشدادی دارند.
جشن ها و آیین های استان خراسان شمالی به جشن های مذهبی، ملی و محلی تقسیم می شوند. جشن های بزرگ مذهبی در استان خراسان شامل: جشن میلاد حضرت محمد (ص)جشن میلاد حضرت فاطمه (س) (روز مادر)جشن میلاد حضرت على (ع)( روز پدر)، جشن های بزرگ نیمه شعبان، روز میلاد حضرت امام زمان (عج )، مراسم های آغاز ماه مبارک رمضان و آداب گرفتن روزه، جشن بزرگ عید فطر و عید قربان، جشن بزرگ غدیر خم و تعیین حضرت امام علی(ع) به جانشینی حضرت رسول الله(ص)، جشن بزرگ بعثت حضرت محمد (ص) و جشن میلاد دیگر امامان معصوم (ع) از جمله جشن های مذهبی مهم استان خراسان شمالی به شمار می آیند در میان جشن های ملی؛ جشن های ویژه عید نوروز مهم ترین و بزرگ ترین جشن ها به شمار می آیند.
نخستین جشن ایرانی به نام نوروز از زمان پادشاهی جمشید مرسوم شد و در زمان های بعد، جشن‌ها و آیین‌های دیگری چون تیرگان، مهرگان، سده و غیره در فرهنگ ایران پدید آمدند. اعیاد ملی، مذهبی و محلی در استان خراسان شمالی بر حسب کیش و آیین هر یک از اقوام نزد آن ها پاس داشته می شوند. ترکمن ها عقیده دارند زمانی که جمشید به عنوان چهارمین پادشاه پیشدادیان بر تخت سلطنت نشست آن روز را نوروز نامیدند. ترکمن ها دراین روزها با پختن غذاهای معروف نوروزی مانند: نوروز کجه، نوروز بامه، سمنی (سمنو) و اجرای بازی های مختلف توسط جوانان ترکمن حال وهوای دیگری به این جشن و شادی می دهند. در ایام نوروز مسابقات مختلفی در بین ترکمن ها برگزار می شود که می توان به مسابقات اسب دوانی، کشتی، پرش برای گرفتن دستمال از بلندی، خروس جنگی،شاخ زنی میش ها، شطرنج بازی، مهره بازی،تاب بازی اشاره نمود.ضمن آن که دید و بازدید در ایام نوروز در میان مردم ترکمن از جایگاه و منزلت خاصی برخورداراست .
موقعیت و محدوده جغرافیایی

 

شامل 15 صفحه word


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله آداب و رسوم محلی در استان خراسان شمالی