فی ژوو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

فی ژوو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

دانلود تحقیق کامل درمورد شیوه های فرزندپروری

اختصاصی از فی ژوو دانلود تحقیق کامل درمورد شیوه های فرزندپروری دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

دانلود تحقیق کامل درمورد شیوه های فرزندپروری


دانلود تحقیق کامل درمورد شیوه های فرزندپروری

 

 

 

 

 

 

لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*

فرمت فایل: Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)

تعداد صفحه :35

 

بخشی از متن مقاله

شیوه های فرزندپروری

خانواده سمبل امنیت و آرامش

در قسمت قبل به مطالب سرکوب نیازهای دوران کودکی ،  حمایت های افراطی  و احساس امنیت و مشاجرات والدین پرداخته شد . اینک در ادامه می خوانیم ...

بسیاری از افراد در جامعه ما تربیت فرزند را وظیفه مادر می دانند. گویا  این تنها مادر است که باید خانه داری کند ، وسایل راحتی افراد خانواده را فراهم کند و در برخی موارد حتی بیرون از منزل مشغول به کار باشد و پدر با یک یا دو شیفته کار کردن ، منزل را محل استراحت خود تلقی کرده و می انگارد ورود به منزل به معنای رزرو یک اتاق در هتل است . در این گونه موارد  کدبانوی خانه است که با وجود کار و مشغله فراوان مجبور است فشار بی امانی را تحمل کند . این گونه روابط ( که این روزها در بسیاری از خانواده ها مرسوم شده است ) از دو جهت به تربیت صحیح و اصولی فرزندان لطمه وارد می کند . اول این که کودک هیچ یک از والدین را به اندازه کافی نمی بیند و محبت لازمه را دریافت نمی کند و در نتیجه ی این کمبود محبت ، در بزرگسالی دچار عقده های روانی شده و نمی تواند محبت خود را به دیگران ابراز دارد . ثانیاً مادر در اثر تحمل فشارهای بی امان زندگی ممکن است شکیبایی خود را از دست داده و در برابر شیطنت های کودکان حرکات نادرستی از خود بروز دهد ؛ حتی بازی بچه ها را با فریادهای رعدگونه بر هم زده و با تمام این رفتارها ، تنها پرخاشگری را به کودکان خود بیاموزد . ( علاوه بر این کودک ، رفتارهای پدر را الگو قرار داده و در بزرگسالی برای زن و فرزند احترامی قائل نخواهد شد . در نظر او جنس مؤنث تنها برای ایجاد رفاه حال مذکران آفریده شده ، همانطور که مادرش بود ) از تمام اینها گذشته ، شاید بتوان از کمی ساعات حضور پدر در منزل در دوران کودکی چشم پوشی کرد ؛ اما وقتی فرزند به سن نوجوانی رسید دیگر حضور مادر کافی نیست . در این بُرهه ، احتیاج عاطفی به حضور پدر کاملاً مشهود است . البته واکنش دختران و پسران به عدم حضور پدر متفاوت است . دختران در سن بلوغ به جنس مخالف گرایش پیدا می کنند . آنها چون  نیاز به محبت پدرانه را در خانه دریافت نکرده اند ، سعی می کنند چنین محبتی را بیرون از منزل به دست آورند . پسران نیز ممکن است الگوهای نادرستی را برای خود ملاک رفتار مردانه قرار داده و رفتارهای ناسازگارانه ای از خود بروز دهند . فردی که از کودکی مورد بی مهری والدین و اطرافیان قرار گیرد الگویی برای ابراز محبت به دیگران را نمی آموزد  و نمی تواند عواطف و احساسات خود را به دیگران منتقل کند . حال پسرکی را در نظر بگیرید که در محیط منزل به هر شکلی از عواطف و احساسات پدر محروم است ( پدر حضور فیزیکی و یا عاطفی کمتری در منزل دارد ) . او برای جلب محبت دیگران خصوصاً پدر دست به هر کاری می زند و چون  می بیند تنها هنگامی که مرتکب کار خطایی می شود مورد توجه قرار می گیرد ، پس شروع می کند به واکنش های منفی ، لجاجت ، پرخاشگری ، بد دهنی و در نوجوانی بزهکاری . این ناسازگاری ها زمانی به اوج خود می رسد که نوجوان اسیر باندهای بزهکارانه شده و با اندکی محبت از طرف آنها ، جذب شخصیت دروغینشان شده، کم کم از پرخاشگری کلامی به قتل ، دزدی ، اعتیاد و دیگر مفاسد اجتماعی کشیده می شود . زیرا انحرافات اخلاقی مثل دایره ای ، تسلسل وار هستند . دزدی به دنبال نیاز ، گاه نیاز در اثر احتیاج به پول برای تهیه مواد مخدر ، اعتیاد در اثر دوستی با دوستان ناباب و....

جامعه

محیط اجتماعی در حد قابل توجهی در چگونگی تکوین شخصیت و زندگی انسان تأثیر دارد ؛ چنانچه کودک در محیط نامناسبی پرورش پیدا کند ، جایی که پرخاشگری ، اولین و آخرین راه حل هر کاری است . کودک روش زندگی خود را از محیط می آموزد و یاد می گیرد چگونه رفتار کند . کودکی که در محیطی نامناسب رشد کند یاد می گیرد برای رسیدن به مقصود ، پرخاشگرانه رفتار کند . پس در کودکی تیر و کمان را به عنوان وسیله دفاعی با خود حمل می کند و در نوجوانی چاقو و یا دیگر آلات در دسترس (اسلحه سرد). زیرا محیط زندگی خود را ، محیطی ناامن تلقی می کند و طبیعی است به نوعی از خود دفاع کند و از آنجا که دفاع منطقی را نیاموخته از همان روش معمول بهره می جوید که دیگران ( اطرافیانی که رفتار آنها را برای خود الگو قرار داده ) استفاده می کرده اند .

مسئله وراثت و محیط

بعضی از محققان معتقدند بزهکاری های نوجوانان و حتی بزرگسالان تنها در اثر زیستن در شرایط نامساعد نیست . بلکه تا حدی زمینه ارثی در بروز این مشکلات وجود دارند . این تفکر از فرهنگ های باستانی شروع شده وتا به امروز ادامه یافته است .

آنچه امروزه در یک دید واقع بینانه به اثبات رسیده آن است که توارث ، عامل مهمی در تعیین چگونگی واکنش شخص در مقابل محیط است ، اما عامل اصلی نیست .

چند توصیه

اصلاح وضعیت اقتصادی ، اجتماعی و فرهنگی خانواده ها گامی است مهم در جهت پیشگیری از بروز اعمال شنیع و جنایتکارانه در افراد جامعه . جامعه شناسان جنایی لوح ضمیر کودک را همچون آئینه ای پاک و شفاف می دانند که هر گونه نقش نیک و بد را در خود می پذیرد . از آنجا که خانواده به عنوان ابتدایی ترین محیط رشد و تکامل و والدین اولین الگوهای رفتاری کودک به حساب می آیند و می توانند تأثیر شگرفی در نحوه زندگی و افکار و عقاید فرد به جا بگذارند ،  لذا رفتار صحیح خانواده و توجه به شناخت نیازها ، علائق و خواسته های کودک ، بسیار اساسی به نظر می رسد. این اصلاح موقعیت خانواده در درجه اول با آموزش ، میسّر می شود . بسیار مفید است که برای مادران باردار قبل از تولد نوزاد کلاس های آموزشی جهت رفتار با کودک تشکیل شود . زمانی که دختران قبل از ازدواج ، آموزش شیرینی پزی و آشپزی را به عنوان نکته ای مثبت برای زندگی می دانند ، آیا تربیت فرزند که بسیار اساسی تر و حساس تر از این امور است کلاس آموزشی نمی طلبد ؟ معمولاً مراکز بهداشت و تنظیم خانواده در بیمارستان ها ، خصوصیات ظاهری ، قد ، وزن و بیماری های کودکان را کنترل می کنند ؛ چه خوب است اگر در کنار این مراکز بهداشت جسمی ، مکان هایی نیز جهت بهداشت روانی افراد خانواده تشکیل شود تا هرگاه مادران با مشکل تربیتی مواجه شدند از طریق این مکان ها رهنمودهای لازم را دریافت کنند .

پرورش نونهالان و آموزش چگونه واکنش نشان دادن نسبت به موقعیت های مختلف در جامعه ، از اهمیتی به مراتب بالاتر برخوردار است . آموزگاران به عنوان مربیانی که ساعات زیادی را در مدرسه صرف تربیت نوجوانان می کنند بیش از هرکس دیگر قادرند انحرافات اخلاقی را در نوجوانان تشخیص داده و در مراحل اولیه کنترل کنند . پس بیایید یک بار دیگر رسالت عظیم والدین و آموزگاران را به آنها یادآور شویم [2]

 چقدر در کنار فرزندتان هستید؟[3]

 نخستین دنیایی که کودکان ما با آن آشنا می شوند محیط خانواده است. آنها از ما و از خلال هزاران لحظه ی ظاهراً کوچک و کم اهمیت زندگی خانوادگی می آموزند که چگونه رفتار کنند، برای چه چیزی ارزش قائل شوند و از زندگی چه انتظاراتی داشته باشند. کودکان ما اغلب بعضی از مهمترین پیامها را درباره ارزشها و اعتقادات ما زمانی برداشت می کنند که ما به هیچ وجه متوجه آنها نیستیم.

یک محیط خانوادگی دوستانه جایی است که تلاش های کودک شناخته می شود و مورد توجه و تشویق قرار می گیرد. جایی که اشتباهات، کوتاهی ها و تفاوت های فردی تحمل می گردد. محیطی که با کودک منصفانه و صبورانه رفتار می شود و وی می تواند با تفاهم و صمیمیت در آن زندگی کند و مورد توجه قرار گیرد.

مطمئنا مواقعی پیش می آید که لازم است ما اقتدار پدرانه یا مادرانه خود را در برابر کودکان خود به کار گیریم ولی می توانیم به گونه ای عمل کنیم که این اقتدار به جای سرد و تحکم آمیز بودن، گرم و صمیمانه باشد. ما می توانیم محیط خانوادگی گرمی ایجاد کنیم که افراد آن یار و غمخوار یکدیگر بوده و در عین حال همه بدانند که برای اعمال و رفتارشان حدود معینی وجود دارد. زندگی خانوادگی امروز ما الگوهای کودکان ما را برای زندگی آنها در بزرگسالی می سازد.

ما می خواهیم روابط سالمی را با فرزندانمان به وجود آوریم که برای تحمل لحظات اجتناب ناپذیر برخوردهای خانوادگی به اندازه کافی انعطاف پذیر و برای دوام آوردن تا هنگام بزرگسالی ، به اندازه کافی محکم و قوی باشد.

ما می خواهیم آنها از دور هم جمع شدنهای خانوادگی در تعطیلات ، حتی پس از آن که خود تشکیل خانواده دادند لذت ببرند. ما می خواهیم آنها را با دید مثبتی پرورش دهیم که به آنها کمک کند جایگاهشان را در جهان پیدا کنند و از آنچه زندگی به آنها عرضه می کند لذت ببرند.

 ارتباط متقابل

ما معمولاً روابط متقابل غیرقابل شمارش خود را در زندگی خانوادگی بسیارعادی و بی اهمیت تلقی می کنیم ، در حالی که این روابط می تواند برای توانایی درست کنار آمدن با دیگران اهمیت داشته باشند.

همانطور که ما الگوی رفتار فرزندانمان هستیم خانواده نیز نمونه یک واحد اجتماعی است. در بسیاری موارد موقعیت هایی که کودکان ما در اجتماع با آن روبه رو می شوند شبیه به روابطی است که درخانواده آنها وجود دارد. در بحثها و صحبتها و آموزش برای شریک شدن در وسایل و امکانات خانه ، فرزندان ما معنی مسئولیت و چگونگی اعتماد و اتکای به دیگران را می آموزند. از طریق جریانهای عادی زندگی ، به طور مثال مهمانی های کوچک خانوادگی و همیاری کودکان، آنها به راحتی می توانند به تأثیر رفتارشان بر سایر افراد پی ببرند و درک کنند که همبستگی افراد خانواده به یکدیگر عامل مهمی در زندگی آنها است. در واقع آموزش همیاری و همکاری با اعضای خانواده در حالتی دوستانه درس های گرانبهایی به کودکان ما خواهد داد . درباره این که در دنیای بزرگتر چگونه با دیگران کنار بیایند. کودکان هرچه بیشتر و بهتر در کارهای مشترک خانوادگی به کمک عادت کنند، از طرف دوستان، همسایه ها و همکارانشان در بزرگسالی بهتر و بیشتر پذیرفته و دوست داشته می شوند و دنیا در نظر آنها خوشایندتر خواهد بود و چنانچه در زندگی ، بخشش و سخاوت یاد بگیرند ، خود وسیله ای خواهند بود تا دنیا را محل زیبایی برای زندگی کنند.

 شبکه عاطفی گسترده

ترکیب خانواده در حال تغییر است. خانواده های بزرگ گذشته کوچکتر شده اند. خانواده های کمتری با پدربزرگ و مادربزرگ زندگی می کنند. با ازدیاد طلاق در زندگی مدرن، برخی خانواده ها حتی از وجود یکی از افراد اصلی خانواده یعنی پدر یا مادر محرومند.

صرفنظر از ترکیب خانواده مهمترین مسئله برای کودکان این است که مورد پذیرش و محبت واقع شوند. وجود افراد بزرگسال و مهربان در زندگی فرزندان ما اهمیت بسیاری دارد . کودکان ما از ارتباط دائمی با افراد فامیل یا دوستان خانوادگی بسیار سود خواهند برد. از آنجا که ما نمی توانیم در همه لحظه ها برای فرزندانمان همه چیز باشیم ، در بسیاری موارد وجود دوستان و اقوام با نقطه نظرهای جدید می تواند بسیار مفید باشد. در اینجاست که به اهمیت وجود پدربزرگ ها و مادربزرگ ها پی می بریم. وجود این افراد اجازه می دهد بچه ها خود را تحت حمایت یک نسل عاقل تر و با محبت احساس کنند. بیشتر اوقات پدربزرگ ها و مادربزرگ ها می توانند برای نوه هایشان وقت بیشتری نسبت به وقتی که برای فرزندان خود صرف می کردند داشته باشند.

وقتی پای صحبت مادربزرگها می نشینیم بسیاری از آنها از اشتباهات گذشته اشان در بزرگ کردن بچه ها صحبت می کنند. یکی از بزرگترین تأسف های آنان این است که چرا هنگام کودکی فرزندشان وقت بیشتری را با آنها نگذرانده اند. آنها می دانند که بازی کردن با بچه ها و اختصاص قسمت زیادی از وقتشان برای نزدیک شدن به آنها کار با ارزشی است که می تواند به نفع همه خانواده باشد.

یک خانواده بزرگ همچنین می تواند محافظ امنی برای بچه های ما به حساب بیاید. هرچه درگیری های اجتماعی بیشتر باشد پیوستگی و نزدیکی اقوام نزدیک در زندگی اهمیت بیشتری پیدا می کند. وجود اقوام نزدیک در زندگی کودکان نعمتی است برای همه افراد خانواده. کودکان گاهی مایل نیستند در مواقعی که به کمک نیاز دارند مشکلات خود را با پدر و مادر خود در میان بگذارند. گاهی نیز به دلیل گرفتاری والدین، دسترسی فوری و آسان به آنها برای هم صحبتی مشکل می گردد؛ در این گونه موارد وجود اقوام نزدیک که با علاقه و احساس مسئولیت می توانند به فرزندان ما کمک کنند بسیار حیاتی است. آن عده از ما که به دلایلی اقوام نزدیک خود را در کنارمان نداریم می توانیم این شبکه را با دوستان خانوادگی خود تشکیل دهیم.

ارتباط نزدیک با اقوام و دوستان، دنیای فرزندان ما را وسعت می بخشد. شبکه گسترده ای از افراد بزرگسال که ارتباط عاطفی خوبی با ما داشته باشند می تواند دنیای غنی تری در برابر فرزندان ما قرار دهد. این افراد با جواب دادن به کنجکاوی های فرزندان ما، با پیشنهادات سازنده و جذاب خود این احساس را به آنها می دهند که افراد دیگری غیر از پدر و مادرشان نیز به آنها اهمیت می دهند. از آنجا که هر فردی نقطه نظرها و قریحه خاص خود را دارد ، وجود تعداد بیشتر افراد بزرگسال در زندگی کودکان ما می تواند کمک بزرگی برای موفقیت آنها در زندگی محسوب شود.

*** متن کامل را می توانید بعد از پرداخت آنلاین ، آنی دانلود نمائید، چون فقط تکه هایی از متن به صورت نمونه در این صفحه درج شده است ***


دانلود با لینک مستقیم


دانلود تحقیق کامل درمورد شیوه های فرزندپروری

کارگاه فرزندپروری

اختصاصی از فی ژوو کارگاه فرزندپروری دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

در این کارگاه، آنچه والدین درمورد فرزندان خود باید بدانند و همچنین انواع مهارتها آموزش داده می شود.


دانلود با لینک مستقیم


کارگاه فرزندپروری

شیوه های فرزندپروری 35 ص - ورد

اختصاصی از فی ژوو شیوه های فرزندپروری 35 ص - ورد دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

شیوه های فرزندپروری 35 ص - ورد


 شیوه های فرزندپروری 35 ص - ورد

شیوه های فرزندپروری[1]

خانواده سمبل امنیت و آرامش

در قسمت قبل به مطالب سرکوب نیازهای دوران کودکی ،  حمایت های افراطی  و احساس امنیت و مشاجرات والدین پرداخته شد . اینک در ادامه می خوانیم ...

بسیاری از افراد در جامعه ما تربیت فرزند را وظیفه مادر می دانند. گویا  این تنها مادر است که باید خانه داری کند ، وسایل راحتی افراد خانواده را فراهم کند و در برخی موارد حتی بیرون از منزل مشغول به کار باشد و پدر با یک یا دو شیفته کار کردن ، منزل را محل استراحت خود تلقی کرده و می انگارد ورود به منزل به معنای رزرو یک اتاق در هتل است . در این گونه موارد  کدبانوی خانه است که با وجود کار و مشغله فراوان مجبور است فشار بی امانی را تحمل کند . این گونه روابط ( که این روزها در بسیاری از خانواده ها مرسوم شده است ) از دو جهت به تربیت صحیح و اصولی فرزندان لطمه وارد می کند . اول این که کودک هیچ یک از والدین را به اندازه کافی نمی بیند و محبت لازمه را دریافت نمی کند و در نتیجه ی این کمبود محبت ، در بزرگسالی دچار عقده های روانی شده و نمی تواند محبت خود را به دیگران ابراز دارد . ثانیاً مادر در اثر تحمل فشارهای بی امان زندگی ممکن است شکیبایی خود را از دست داده و در برابر شیطنت های کودکان حرکات نادرستی از خود بروز دهد ؛ حتی بازی بچه ها را با فریادهای رعدگونه بر هم زده و با تمام این رفتارها ، تنها پرخاشگری را به کودکان خود بیاموزد . ( علاوه بر این کودک ، رفتارهای پدر را الگو قرار داده و در بزرگسالی برای زن و فرزند احترامی قائل نخواهد شد . در نظر او جنس مؤنث تنها برای ایجاد رفاه حال مذکران آفریده شده ،


[1] Tebyan.net


دانلود با لینک مستقیم


شیوه های فرزندپروری 35 ص - ورد

بررسی شیوه های فرزند پروری و انتظار از ازدواج در بین دانشجویان

اختصاصی از فی ژوو بررسی شیوه های فرزند پروری و انتظار از ازدواج در بین دانشجویان دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

مقدمه

از خانواده و نقش و اهمیت آن تعاریف گوناگونی به عمل آمده است. هدف نهایی خانواده تشکیل شده تربیت و پروراندن فرزندانی خداگونه که در اثر دور شدن از رزایل و آلودگی ها ، استعدادهای عالیه روحیشان شکوفا شود به طور کلی رسالت خانواده «تبدیل منابع انسانی به سرمایه انسانی» است.

نظام های تربیتی جهانی خانواده را پروراندن فرزندانی پرسشجو می دانند که می خواهند از قید بیشمار و گوناگونی وجودش رها گردد ، تکامل همه جانبه را هموار سازد ، به رموز موقع فردی و اجتماعی خود و دنیای متغیری که در آن زندگی می کند ، تا آنجا که ممکن است آشنا شوند ، چگونه با دیگران زیستن را فرا گیرد و زندگی خود و دیگران را با عشق و دانش شکوفا سازد و اگرچه انسان سازی برعهده نهادهای مختلف مانند مدرسه و جامعه نیز می باشد اما خانواده بیشترین و مهمترین نقش را ایفا می کند. کودکان به دو صورت از والدین خود یاد می گیرند . الف : تقلید : یادگیری بصورت آگاهانه ب : همانند : یادگیری بصورت ناآگاهانه.

بدین ترتیب فرزند به گونه آگاهانه یا ناآگاهانه تربیت را از والدین و اطرافیان خود یاد میگیرند. تربیت عبارت است از پروراندن و از قوه به فعل رساندن به بیان دیگر تربیت ؛ کوشش و تلاش آگاهانه انسان برای ایجاد تغییرات مطلوب است. ( قائمی ، 1374 ، ص 13 )

و همچنین دارای ابعاد متعدد ؛ جسمی ، روحی ، روحی ، روانی ، عقلی و ذهنی ، اجتماعی ، فرهنگی عاطفی ، سیاسی ، اخلاقی ، اقتصادی ، علمی و ... است. بذر تربیت در خانواده پاشیده می شود و در مدرسه رشد و در اجتماع دِرو میشود.

خانواده نهادیست که بازخوردش به کل جامعه میرسد ، اگر فرزندان خود را خوب تربیت کنیم دارای آینده خوب و روشن هستیم . فرزندان راستگویی ، مسئولیت پذیری ، دروغگویی ، پرخاشگری و ... را از خانواده یاد میگیرند ، تربیت ضرورت حیات انسان است زیرا انسان هر چه بیشتر تربیت و پرورده شود به همان نسبت امکان سود دهی وی برای خود ، سازمان مربوطه ، جامعه خود و  جامعه جهانی فزونی می یابد . ( خورشیدی ، غندانی ، 1380 )

انتظار از ازدواج

اریکسون توانایی ایجاد روابط صمیمی را یکی از تکالیف رشدی در مرحله جوانی یعنی از 18 تا 35 سالگی می داند و معتقد است افرادی که نتوانند چنین رابطه صمیمی را ایجاد نمایند در حالت انزوا به سر خواهند برد. شکل دهی روابط صمیمانه از آن جهت حائز اهمیت است که با سلامت جسمانی و هیجانی ارتباط دارد. به همین دلیل تحقیقات متعدد، عوامل مختلفی که در ظرفیت ایجاد روابط صمیمانه نقش دارند را بررسی کرده اند. یکی از این متغیرها انتظار فرد از ازدواج است. منظور از انتظار از ازدواج میزان خوشنودی/ ناخوشنودی ، رضایت / نارضایتی و احتمال طلاق است که افراد برای ازدواج خود پیش بینی می کنند.

به لحاظ نظری تجارب اولیه فرد در روابط چه بعنوان مشاهده کننده و چه بعنوان شرکت کننده نقش عمده ای در شکل گیری انتظارات فرد از ازدواج دارد.

بیان مسئله

فرزندان ما باید هموطنان بسیار عالی و پدران و مادران خوبی بار بیایند. اما این تمام قضیه نیست فرزندان ما یعنی پیری ما ، تربیت صحیح ، پیری سعادت بار ماست و تربیت غلط ، اندوه آینده ها و اشکهای ما ، تصور ما در برابر مرد مو همه کشور است.

اصطلاح فرزندپروری از ریشه (Pario) به معنی زندگی بخش گرفته شده است. منظور از شیوه فرزندپروری شیوه ای است که والدین برای فرزندان خود بکار می گیرند و بیانگر نگرشهایی است که آنها نسبت به فرزندان خود دارند و همچنین شامل معیارها و توانایی است که برای فرزندان خویش وضع می کنند ولی باید پذیرفت که رفتارهای فرزند پروری عبارت است الگوی تربیت فرزنداست دررویکرد کلاسیک به فرزند پروری از اصول نظریه روان تحلیلی فروید استفاده می شود.

بوم ریند (1973) به سه روش فرزندپروری مستبدانه ، آزاد گذار و مسئولانه (اقتدار ) منطقی اشاره می کند که در توانایی شناختی و اجتماعی کودکان اثر می گذارد.

بطور کلی پژوهش حاضر نیز باستناد بر مبنای نظری موجود سعی دارد به سوالات پژوهشی زیر پاسخ دهد:

1 آیا بین شیوه های فرزند پروری و انتظار از ازدواج در بین دانشجویان ارتباط وجود دارد؟

2 - آیا بین شیوه های فرزند پروری و انتظار از ازدواج در بین دانشجویان دختر و پسر تفاوتی وجود دارد؟

 

اهمیت و ضرورت تحقیق

در جهان امروزی بسیاری از نظامهای تربیتی و مدارس از آنچه مربوط به پرورش و تزکیه انسان است تهی است رنج عمده بشریت کمی فیزیکدان ، ریاضیدان و دانشمن نیست و از کمبود آنها نمی نالد بلکه ناله ها از سوی همین متخصصان است که بار تربیت را به دوش می کشند و دچار فقر تربیت و خلع تزکیه نفس می باشند کار تربیت آسان است به شرطی که خانواده با فرزندانشان و در رابطه با وظیفه اش منطقی برخورد کند در غیر اینصورت کار و مسئولیتی دشوار برعهده دارد در عصر ما در عین آسان بودن انجام وظیفه باز هم باید گفت وظیفه تا حدودی سنگین و انجام آن دشوار است ، اینکه در این عصر و مرحله دشوار زندگی با وجود آلودگی ها در جامعه آن هم در سطع بین المللی با وجود آن همه تاثیرپزیری از سوی کودک و تاثیرگزاری از سوی عوامل گوناگون.

در نتیجه با در نظر گرفتن این مسئله که شیوه های فرزندپروری و تاثیری که بر انتظار از ازدواج جوانان دارد نادیده گرفته شده است هرگونه بررسی در این زمینه ضروری بنظر می رسد.

اهداف پژوهش

بررسی شیوه های مختلف فرزندپروری و انتظار از ازدواج در بین دانشجویان

اهداف جرئی :

1 بررسی ارتباط بین نوع شیوه های فرزندپروری (سهل گیرانه ، مقتدرانه و مستبدانه) و انتظار از  ازدواج ( واقع بینامه ، بد بینانه ، ایدآل گرایانه ) دانشجویان

سوال:

آیا بین شیوه های فرزند پروری و انتظار از ازدواج واقع گرایانه رابطه معنی داری وجود دارد؟

آیا بین شیوهای فرزندپروری و انتظار از ازدواج ایده آلگرایانه رابطه معنی داری وجود دارد؟

آیا بین شیوههای فرزند پروری و انتظار از ازدواج بدبینانه رابطه معنی داری وجود دارد؟

فرضیه های پژوهشی

1 بین شیوه فرزند پروری مقتدرانه و انتظار از ازدواج واقع بینانه رابطه وجود دارد.

2  بین شیوه فرزند پروری سهل گیرانه و انتظار از ازدواج بدبینانه رابطه وجود دارد.

3  بین شیوه فرزند پروری مستبدانه و انتظار از ازدواج بدبینانه رابطه وجود دارد.

4  بین شیوه فرزند پروری مستبدانه و انتطار از ازدواج ایدآل گرایانه رابطه وجود دارد.

5 - آیا بین شیوه فرزند پروری سهل گیرانه و انتطار از ازدواج ایدآل گرایانه رابطه وجود دارد؟


دانلود با لینک مستقیم


بررسی شیوه های فرزند پروری و انتظار از ازدواج در بین دانشجویان

دانلود پایان نامه آماده درباره بررسی رابطه‌ی شیوه‌های فرزندپروری با سلامت روانی دانش آموزان با فرمت word-ورد 54 صفحه

اختصاصی از فی ژوو دانلود پایان نامه آماده درباره بررسی رابطه‌ی شیوه‌های فرزندپروری با سلامت روانی دانش آموزان با فرمت word-ورد 54 صفحه دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

دانلود پایان نامه آماده درباره بررسی رابطه‌ی شیوه‌های فرزندپروری با سلامت روانی دانش آموزان با فرمت word-ورد 54 صفحه


دانلود پایان نامه آماده درباره بررسی رابطه‌ی شیوه‌های فرزندپروری با سلامت روانی دانش آموزان با فرمت word-ورد 54 صفحه

 بررسی رابطه‌ی شیوه‌های فرزندپروری با خود کارآمدی و سلامت روانی دانش‌آموزان

 چکیده

مقاله‌ی حاضر به بررسی رابطه‌ی شیوه‌های فرزندپروری با خود کارآمدی و سلامت روانی دانش‌آموزان پایه‌ی دوم دبیرستان‌های شهرستان‌ مهاباد در سال تحصیلی 84-1383 پرداخته است. این تحقیق از نوع پیمایشی ـ همبستگی است. حجم نمونه موردمطالعه شامل 360 نفر، که 193 پسر و 167 دختر و از نوع نمونه‌گیری تصادفی چندمرحله‌ای می‌باشد. جمع‌آوری اطلاعات به وسیله‌ی پرسشنامه شیوه‌های فرزندپروری شیفر، خود کارآمدی شرز و همکاران و سلامت عمومی گلدبرگ و هیلر انجام شده است. یافته‌ها نشان داد که: بین خود کارآمدی دانش‌آموزانی که والدین آنها شیوه‌های فرزندپروری متفاوتی داشته‌اند، تفاوت معنی‌داری وجود دارد. سلامت روانی دانش‌آموزانی که شیوه‌های فرزندپروری متفاوتی را تجربه کرده‌اند، بصورت معنی‌داری باهم تفاوت دارد. بین سلامت روانی و خود کارآمدی رابطه مثبت و معنی‌داری وجود دارد. بین سلامت روانی دانش‌آموزان دختر و پسر تفاوت معنی‌داری وجود ندارد. شیوه فرزندپروری دانش‌آموزان با توجه به رشته تحصیلی آنها متفاوت است. خود کارآمدی دانش‌آموزان در رشته‌های مختلف متفاوت نمی‌باشد. دانش‌آموزانی که در رشته‌های مختلف تحصیل می‌کنند از نظر سلامت روانی تفاوت معنی‌داری باهم ندارند. بین دانش‌آموزان دختر و پسر از نظر خود کارآمدی تفاوت معنی‌داری وجود ندارد.

مقدمه

ارتباط والدین و فرزندان از جمله موارد مهمی است که سال‌ها نظر صاحب‌نظران و متخصصان تعلیم و تربیت را به خود جلب کرده است. خانواده نخستین پایگاهی است که پیوند بین کودک و محیط اطراف او را به وجود می‌آورد. کودک در خانواده پندارهای اولیه را درباره‌ی جهان فرا می‌گیرد، از لحاظ جسمی و ذهنی رشد می‌یابد، شیوه‌های سخن گفتن را می‌آموزد، هنجارهای اساسی رفتار را یاد می‌گیرد و سرانجام نگرش‌ها، اخلاق و روحیاتش شکل می‌گیرد و به عبارتی اجتماعی می‌شود (اقلیدس؛ نقل از هیبتی، 1381).

هر خانواده‌ای شیوه‌های خاصی را در تربیت فردی و اجتماعی فرزندان خویش به کار می‌گیرد این شیوه‌ها که شیوه‌های فرزندپروری نامیده می‌شوند متأثر از عوامل مختلف از جمله عوامل فرهنگی، اجتماعی، سیاسی، اقتصادی و غیره می‌باشد (هاردی و همکاران، 1993).

شیوه‌های فرزندپروری به عنوان مجموعه یا منظومه‌ای از رفتارها که تعاملات والد ـ کودک را در طول دامنه‌ی گسترده‌ای از موقعیت‌ها توصیف می‌کند و فرض شده است که یک جو تعاملی تأثیرگذار را به وجود می‌آورد. شیوه‌های فرزندپروری یک عامل تعیین‌کننده و اثرگذار است که نقش مهمی در آسیب‌شناسی روانی و رشد کودکان بازی می‌کند. بحث در مورد هریک از مشکلات فرزندان بدون در نظر گرفتن نگرش‌ها، رفتارها و شیوه‌های فرزندپروری تقریباً غیرممکن است. هرچند روانشناسان و نظریه‌پردازان بر نقش والدین و شیوه‌های فرزندپروری تأکید می‌کنند،‌ تحقیقات خیلی کمی در مورد شیوه‌های فرزندپروری و آسیب‌شناسی روانی کودک به عمل آمده است (علیزاده و آندرایس؛ نقل از محرابی، 1383).

تأثیر محیط خانواده بر رشد کودک اغلب به وسیله‌ی مشاهده تعامل والد ـ فرزند مورد بررسی قرار گرفته است. در این مشاهدات معمولاً ویژگی‌های رفتاری والدین به وسیله‌ی دو بعد ارزیابی شده است: الف) پذیرش (گرمی)، شامل حمایت و پرورش عاطفه‌ی مثبت بین والدین و کودک می‌باشد. ب) کنترل، شامل آن دسته از رفتارهای والدین است که رفتار کودک خود را هدایت می‌کنند مانند: راهنمایی و کنترل، بازدارنده یا تسهیل‌کننده (پل کنین و همکاران؛ نقل محرابی، 1383).

نظریه‌های روانشناختی متعددی در خلال سال‌ها سعی کردند تا رفتار آدمی را تبیین کنند. نظریه‌ی شناختی اجتماعی نیز یکی از این نظریه‌هاست. در سال 1986 بندورا این نظریه را در مورد عملکرد آدمیان مطرح کرد که در آن نقش باورهای خود را در شناخت، انگیزش، عاطفه و رفتار آدمی برجسته نمود. بندورا معتقد است که افراد یک نظم «خود» را می‌پرورانند که آنها را قادر می‌سازد تا بر تفکرات، احساسات و اعمالشان مهار داشته باشند (نقل از علی نیا کروثی، 1382).

بندورا با دیدگاه‌هایی که به عوامل درونی موثر بر رفتار توجه می‌کنند و عوامل محیطی را نادیده می‌گیرند، مخالفت می‌کند و از دیدگاه‌هایی که انسان را پاسخ‌دهنده منفعل به رویدادهای محیطی می‌دانند نیز انتقاد می‌کند.

از نظر بندورا شخص، محیط و رفتار شخص برهم تأثیر و تأثر متقابل دارند و هیچ کدام از این سه جزء را نمی‌توان جدا از اجزای دیگر به عنوان تعیین‌کننده‌ی رفتار انسان به حساب آورد. بندورا این تعامل سه‌جانبه را جبر متقابل یا تعیین‌گری متقابل نامیده است (نقل از سیف، 1380).

بطور کلی، پژوهش‌ها نشان می‌دهند که روش‌های تربیتی والدین اثرات طولانی بر رفتار، عملکرد، انتظارات و در نهایت بر شخصیت افراد در آینده دارند. مثلاً والدین سختگیر و دیکتاتور مانع پیشرفت و خلاقیت کودک می‌شوند. والدینی که اجازه نمی‌دهند کودک ابراز وجود کند مانع بروز استعدادهای بالقوه او می‌شوند و در نتیجه این قبیل کودکان در آینده افرادی روان آزرده و پرخاشگر خواهند شد (نقل از مهرابی‌زاده هنرمند و همکاران، 1379). با توجه به اینکه شیوه‌های فرزندپروری والدین، نحوه تربیت والدین را به کودکان منتقل می‌کنند و این امر در شکل‌گیری شخصیت فرد مؤثر است و نیز نظر فرد نسبت به خود می‌تواند بر سلامت روان تأثیر زیادی داشته باشد این پژوهش به بررسی شیوه‌های فرزندپروری، خود کارآمدی و سلامت روانی دانش‌آموزان شهرستان مهاباد پرداخته تا به سوالات و فرضیه‌های تحقیق پاسخ دهد.

 پیشینه پژوهش

با توجه به سه متغیر مهم تحقیق یعنی شیوه‌های فرزندپروری، خود کارآمدی و سلامت روان در این قسمت به بررسی نظرات ارائه شده و تحقیقات انجام یافته می‌پردازیم:

تحقیقات معاصر در شیوه‌های فرزندپروری از مطالعات «بامریند» روی کودکان و خانواده‌های آنان نشأت گرفته است. استنباط بامریند از شیوه‌های فرزندپروری بر روی یک رویکرد تیپ‌شناسی بنا شده است که بر روی ترکیب اعمال فرزندپروری متفاوت، متمرکز است. تفاوت در ترکیب عناصر اصلی فرزندپروری (مانند گرم بودن، درگیر بودن، درخواست‌های بالغانه، نظارت و سرپرستی) تغییراتی در چگونگی پاسخ‌های کودک به تاثیر والدین ایجاد می‌کند (دارلینگ و استینبرگ؛ به نقل از گلاسکو، 1997).

شیفر از جمله کسانی است که در این زمینه پژوهش‌هایی انجام داده است. او براساس مشاهداتی که از تعامل کودکان 1 تا 3 ساله با مادرانشان انجام داد، طرح یک طبقه‌بندی براساس دو جنبه رفتار والدینی یعنی آزادی ـ کنترل (سهل‌گیری در مقابل سخت‌گیری) و سردی ـ گرمی (پذیرش در مقابل طرد) ارائه نمود. او نتیجه گرفت که مادران پذیرنده یا طردکننده می‌توانند سخت‌گیر یا آسان‌گیر باشند. این دو بعد اساساً اشاره به سطوح حمایت عاطفی دارد که والدین در مورد کودکانشان به کار می‌برند و نیز اشاره به کنترلی دارد که والدین در مورد کودکان خود اعمال می‌کنند. بدین ترتیب از ترکیب این دو بعد، الگوهای مختلف رفتار والدین شکل می‌گیرند. به طور کلی بسیاری از رفتارهای والدین می‌توانند در چنین مدل چهاربعدی قرار گیرند (یعقوبخانی غیاثوندی، 1372).

 زیگلمن روش‌های ارتباطی والدین و فرزندان را به چهار قسمت کلی تقسیم کرده است:

1- والدین مقتدر 2- والدین مستبد 3- والدین سهل‌گیر 4- والدین مسامحه‌گر یا بی‌اعتنا.

با اندکی تأمل متوجه می‌شویم که دیدگاه زیگلمن با دیدگاه شیفر تفاوت چندانی ندارد و تفاوت بیشتر در الفاظ است. در واقع باید گفت دیدگاه ارائه شده به وسیله شیفر علی‌رغم گذشت سالیان زیاد همچنان ثابت باقی مانده است، زیرا والدین مقتدر زیگلمن همان والدین گرم و کنترل‌کننده شیفر، والدین مستبد زیگلمن همان والدین سرد و کنترل‌کننده شیفر، والدین سهل‌گیر زیگلمن همان والدین گرم و آزادگذار شیفر، و والدین مسامحه‌گر زیگلمن همان خانواده سرد و آزادگذار شیفر می‌باشند (دهقانی، 1379).

بامریند طی مطالعات خود در مورد ابعاد رفتاری والدین و تأثیر آن بر کودکان دریافت، والدین مستبد و قدرت‌طلب دارای فرزندانی هستند که از نظر خویشتنداری در سطح متوسط قرار دارند ولی تا حدود زیادی گوشه‌گیر و به دیگران بی‌اعتنایی می‌کنند (نقل از ماسن، 1377). شیک (1999) در تحقیقی تأثیر والدین را بر سلامت روانی نوجوانان مورد مطالعه قرار داد. او در تحقیق خود به این نتیجه رسید که ویژگی‌های والدین بصورت همزمان و طولی با سلامت روانی نوجوانان همبستگی دارد، ولی بطور کلی ویژگی‌های پدر تأثیر بیشتری بر سلامت نوجوانان داشت.

ری و همکاران (1990) در پژوهشی کیفیت فرزندپروری والدین در نوجوانان مبتلا به اختلالات مقابله‌ای و کرداری را مورد بررسی قرار دادند. در این پژوهش نوجوانان بهنجار در مقایه با گروه‌های دو گروه دارای اختلال والدین خود را به عنوان کنترل‌کننده بی‌احساس می‌دانستند.

 

(ممکن است هنگام انتقال از فایل ورد به داخل سایت بعضی متون به هم بریزد یا بعضی نمادها و اشکال درج نشود ولی در فایل دانلودی همه چیز مرتب و کامل است)

متن کامل را می توانید دانلود نمائید

چون فقط تکه هایی از متن پایان نامه در این صفحه درج شده (به طور نمونه)

ولی در فایل دانلودی متن کامل پایان نامه

همراه با تمام ضمائم (پیوست ها) با فرمت ورد word که قابل ویرایش و کپی کردن می باشند

موجود است


دانلود با لینک مستقیم


دانلود پایان نامه آماده درباره بررسی رابطه‌ی شیوه‌های فرزندپروری با سلامت روانی دانش آموزان با فرمت word-ورد 54 صفحه